یکی از دستاوردهای حوادث سال 88 برای برخی از اصحاب فتنه آن بود که یک شبه توانستند راه صدساله را طی کرده و برای خود سمت و عناوین جدید جعل نمایند. از جمله این افراد میتوان به آقای بیات زنجانی اشاره کرد که بعد از نقشآفرینی در فتنه 88، از جانب دوستانشان به عنوان آیت الله العظمی معرفی و بر مقام مرجعیت نائل آمدند. رسانههای اردوگاه فتنه نیز دست به کار شده و برای ترویج و تبلیغ این افراد در طول این دو سال گذشته سنگ تمام گذاشتند.
اخیرا آخرین شماره نشریه مهرنامه گفتگویی را با آقای بیات زنجانی انجام داده که موضوع آن بررسی روند بازنگری قانون اساسی و مباحث مطرح کنونی در مورد اصلاحات احتمالی مجدد بوده و حاوی نکات قابل توجه و بررسی است. ایشان که درآن دوران، نه به عنوان نماینده امام(ره) بلکه به عنوان یکی از 5 نفر سهمیه مجلس، به عضویت شورای بازنگری در آمده بود، در بخشی از صحبتهایشان به طعنه چنین میگوید که در مساله حذف جایگاه نخست وزیری "(برخی از آقایان) مشکلشان با نخستوزیری نبود، با مهندس موسوی بود!" و به همین دلیل رای به حذف نخست وزیری و حفظ ریاست جمهوری دادند!
وی با این ادعا به مخاطبینی که آن روزگار را به خاطر ندارند، اینگونه القاء میکند که رئیس جمهور آن دوران که رهبر کنونی انقلاب اسلامی باشد، از همان زمان نیز با موسوی مشکل داشته است! و اگر امروز شاهد آن هستیم که با موسوی برخورد میشود به خاطر آن اختلافات دیرینه شخصی است! این نوع اظهارات سخیف ناشی از قیاس به نفسی است که این افراد داشته و رفتار دیگران را نیز در سطح خودشان مورد ارزیابی قرار میدهند. نکته جالب آنکه همین عبارت ناروا به سرعت به تیتر اول سایتهای اردوگاه فتنه از جمله سایت کلمه، چمران نیوز و بالاترین گردیده و توسط وبلاگهای همسو لینک داده شد.
خطاب به آقاب بیات عرض میکنیم که بد نیست بار دیگر صورت جلسات مذاکرات شورای بازنگری را مرور بفرمایند، شاید خاطرات آن دوران بطور صحیح برایتان تداعی و یادآوری شود! شما که در آن جلسات نقش حاشیه ای داشته اید! گویا استدلالهای اکثریت در باب حذف کرسی نخست وزیری از جمله سخنان مستدل حضرت آیت الله خامنه ای را فراموش کردهاید! به واقع اگر مساله تنها در حد خصومت شخصی بود، چطور است که اکثریت حاضر در جلسه راضی شدند تا چشم بر این مساله ببندند و از نظر رئیس جمهور پیروی کنند؟ همین استدلال ساده کافی است تا مشخص شود که این ادعا کاملا بیاساس بوده و تنها مبتنی بر غرض و کینه بیان شده است.
از سوی دیگر براستی اگر رهبر معظم انقلاب اسلامی دچار مشکل شخصی بودند، چرا بعد از قرار گرفتن در جایگاه رهبری نظام اسلامی موسوی را برای بیش از دو دهه در سمتهای کلیدی چون عضویت در شورای عالی انقلاب فرهنگی و عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام برای سالهای متمادی به کار گرفتند؟ امروز نیز باز این آیت الله خامنه ای نبود که موسوی را از خود جداکرده باشد، بلکه این موسوی بود که با انتخاب راهی انحرافی تا بدانجا پیش رفت که به عنوان راس فتنه در برابر انقلاب اسلامی و رهبری آن ایستاد و این زمان جدایی و بریدن وی از دوستان قدیمیاش بود!
البته آقای بیات زنجانی در طول سه دهه انقلاب نه از جایگاه علمی خاصی برخوردار بوده و نه هیچگاه در نظام جمهوری اسلامی در آن حد از اعتبار و اعتماد بوده که در مسئولیت حساسی منصوب شده باشد، لذا هیچ حکمی برای ایشان از جانب حضرت امام(ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامی صادر نشده است و توجه به این نکته میتواند رمز فهم زبان تلخ و دل پرکینه وی از رهبرمعظم انقلاب باشد!
ادعای عجیب دیگر وی در این مصاحبه آنجاست که وی به قول خود برای تغییرساختار سیاسی کشور راهکار ارائه داده و مدعی میشود که میتوان رهبری را به عنوان رئیس جمهور معرفی کرد! وی وقتی با این سوال خبرنگار متعجب مواجه میشود که «آیا چنین کاری در بازنگری، قابل انجام است؟» چنین پاسخ میدهد: «نه، منعی ندارد. آن، "اسلامیت" است که قابل تغییر نیست. اما در این حالت، مجتهدان میتوانند نامزد ریاستجمهوری شوند و رقابت کنند. خدشهای نه به اسلامیت وارد میشود، نه جمهوریت.»
این اظهارات حکایت از آن دارد که وی به تعریف جدیدی از جایگاه ولایت فقیه قائل بوده که با نگاه مشهور حضرت امام(ره) تفاوتهای جدی دارد. دیدگاهی که به واقع جایگاه ولایت فقیه را حذف کرده و به ظاهر تا جایگاه رئیس جمهوری موقت و بدون اختیار پایین میکشد. بررسی اینکه چنین فقیهی از چه جایگاهی برخوردار است و وجود او چه مشکلی را از مشکلات حکومت اسلامی خواهد گشود، و سوالات متعدد دیگری که با پذیرش نظر ایشان بوجود میآید، به خوبی نشان میدهد که آقای بیات تا چه حد درحوزه مسایل سیاسی اسلام صاحب نظرند.
نوشته شده توسط :مهدی سعیدی::نظرات دیگران [ نظر]